تاریخ : چهارشنبه 100/11/20 | 2:59 عصر | نویسنده : s.zamaniean
روزی در راه بازگشت به منزل سگ و گرگ و روباه با هم هم پیمان شدند که بر سر بقایای جنازه به جای مانده از شیر نر دلیری به کوی و برزن شوند و هر که توانست زودتر برسد گوشت ران را و هر که توانست او را به دار آویزد گوشت پهلو و هر که توانست جنازه را بردارد گوشت سینه و هر که توانست او را به کل از خاک بردار تمامش را ببرد وقتی بر سر جنازه رسیدند دیدند که شیر نه دنده دارد و نه پی و نه دست که بتوانند او را از از این طریق به دار آویزند و این شد که بدون هیچ توجیهی به جان شیر افتاده و تکه تکه اش کردند اما فراموش کردند که گوشت ران به دلیل دست نخورده باقی مانده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.